کد مطلب:327943 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:331

تکریم ظاهری و واقعی قرآن کریم
در مورد احترام به قرآن، بیشتر آنچه كه در جوامع اسلامی وجود دارد، می توان احترام ظاهری قرآن نامید. در حالی كه قرآن كریم هرگز تنها برای این كه با آداب و رسوم و احترام خاصی با آن مواجه شویم، نازل نگردیده است. قرآن فقط برای حفظ كردن و تلاوت نمودن با لحن و صوتی زیبا نیست. قرآن كتاب زندگی و پیام های الهی است كه همگان موظفند در زندگی دنیوی خود آنها را به كار بندند، تا در دنیا و آخرت رستگار شوند، خصوصا دست اندركاران حكومت در جوامع اسلامی موظفند سیاست های كلی نظام را بر اساس رهنمودهای این كتاب الهی تنظیم و به اجرا در آورند، تا زمینه رشد و تعالی فرهنگ قرآن برای افراد جامعه بهتر مهیا گردد و در نتیجه هدف نزول قرآن، كه همان تكامل و سعادت انسان در سایه بسط قسط و عدل در روی زمین است، تحقق یابد. متاسفانه بر خلاف این انتظار، آنچه امروزه به عنوان تكریم و تعظیم قرآن كریم شاهد آن هستیم از حد پرداختن به ظواهر روبنایی در نمی گذرد و لزوم محوریت قرآن در زندگی سیاسی اجتماعی مسلمانان مورد غفلت قرار گرفته است. امروزه در بسیاری از كشورهای اسلامی موسساتی از دوره آمادگی و دبستان تا سطح دانشگاه به امر تعلیم و تعلم قرآن كریم می پردازند و در جهت فراگیری روخوانی و حفظ قرائت قرآن به روش های مختلف همت می گمارند و هر ساله شاهد مسابقات جهانی حفظ و قرائت قرآن كریم هستیم. علوم مختلف قرآن از قبیل تجوید و ترتیل و غیره جایگاه ویژه ای در میان علاقه مندان به قرآن دارد. علاوه بر این امور، قرآن در میان عامه مسلمانان از احترام ویژه ای برخوردار است، به نحوی كه دست بی وضو به كلمات و آیات آن نمی گذارند و در هنگام قرائت مودب می نشینند. بیشتر افراد، در مقابل قرآن پای خود را دراز نمی كنند. آن را در بهترین جلد و مناسب ترین مكان ها قرار می دهند و خلاصه احترام های ظاهری از قبیل در میان عامه مسلمانان امری رایج می باشد.

بدیهی است كه رعایت امور مذكور به عنوان احترام به این كتاب آسمانی، ارزشی بایسته است كه هر قدر بدان پای بند باشیم، حق احترام این كتاب آسمانی را آن طور كه شایسته است ادا نكرده ایم و شكر این بزرگ ترین نعمت خدای متعال را، كه نعمت هدایت است، به جای نیاورده ایم؛ لكن بالاترین نوع احترام و شكر هر نعمت، شناخت حقیقت آن و به كارگیری آن در جهتی كه خدا آن را آفریده است، می باشد. چنانچه با این نگرش بخواهیم به قرآن بنگریم و آن را احترام و تعظیم كنیم، به نظر می رسد قرآن كریم جایگاه مطلوبی در فرهنگ جوامع اسلامی ندارد و هرگز نسبت به آن احترام و تكریم شایسته انجام نمی گیرد. آنچه به عنوان موارد احترام مسلمانان به قرآن كریم ذكر شد، هر چند ضروری و لازم است، لكن با انجام این امور هدف خدای متعال از نزول قرآن محقق نمی شود و تكلیف مسلمانان در قبال این كتاب آسمانی انجام نمی شود. آشنایی با ظواهر قرآن و قرائت آیات الهی و ارج نهادن ظاهری به این نسخه شفابخش، مقدمه عمل به مضامین و دستورات آن است. حق واقعی قرآن، بدون محور قرار دادن آن در زندگی سیاسی و اجتماعی مسلمانان ادا نمی شود.

بدیهی است بوسیدن و احترام گذاشتن به نسخه پزشك و خواندن آن با آوازی بسیار زیبا، بدون فهم دستورات و راهنمایی های پزشك و عمل كردن به آنها هرگز دردی را از بیمار درمان نمی كند. هر عاقلی باور دارد كه بهبودی در گرو عمل به دستورات پزشك حاذق است. احترام واقعی به نسخه پزشك، عمل كردن بدان است نه ادای تكریم های ظاهری نسبت به پزشك و نسخه او.

در باب قرآن نیز باید گفت هر چند ادای احترام های ظاهری نسبت به قرآن كریم از امور پسندیده و از وظایف تك تك مسلمانان است، لكن این كمترین وظیفه مسلمانان در قبال این كتاب آسمانی است و مسلمانان موظفند با فهم قرآن كریم و عمل به دستورات حیات بخش آن، به شكر و احترام واقعی نسبت به این نعمت هدایت الهی روی بیاورند و خود را از این ودیعه پر فیض محروم نكنند تا در نتیجه با این نور الهی دنیای ظلمت زده خویش را روشنی بخشند.



قرآن؛ نور حقیقی



یكی از مظاهر تجلی خداوند نور است. خداوند خود را به نور تشبیه می كند و می فرماید: الله نور السماوات والارض؛ خدا نور آسمان ها و زمین -1- نور، 35. ی است. این نور وجود خدای متعال است كه تجلی كرده و خلقت آسمان ها و زمین و مخلوقات صورت گرفته است. به بركت عنایت خداوند است كه عالم وجود برجاست و فیض وجود، پیوسته از جانب منبع جود، بر موجودات سرازیر است و در نتیجه پدیده ها و موجودات به حیات خود ادامه می دهند.

گاه از كلام خدا نیز به نور تعبیر می شود؛ زیرا در پرتو نور است كه انسان راه را پیدا می كند و از بیراهه رفتن و سردرگمی نجات می یابد. از آن جا كه بدترین و زیان بارترین گمراهی و ضلالت، ضلالت و گم راهی در مسیر زندگی و به خطر افتادن سعادت انسان است، نور حقیقی و واقعی آن است كه انسان ها و جامعه انسانی را از ضلالت و گم راهی نجات دهد و مسیر درست كمال انسانی را برای آنها روشن كند تا راه سعادت و تكامل را از طرق سقوط و ضلالت باز شناسد. بر همین اساس خداوند متعال از قرآن به نور تعبیر كرده است و می فرماید: قد جائكم من الله نور و كتاب مبین؛ به تحقیق از-1- مائده، 15. ی جانب پروردگارتان نور و كتابی روشنی بخش آمده است تا شما با بهره گیری از آن، راه سعادت را از شقاوت باز شناسید. اینك از آن جا كه موضوع بحث، قرآن از دیدگاه نهج البلاغه است، از تفسیر و توضیح آیات وارده در این زمینه صرف نظر می كنیم و به توضیح بیان حضرت علی علیه السلام در این باره می پردازیم.

حضرت علی علیه السلام در خطبه 189، بعد از وصف اسلام و پیامبر صلی الله علیه و آله در وصف قرآن كریم می فرماید:



ثم انزل علیه الكتاب نورا لا تطفا مصابیحه و سراجا لا یخبو توقده، و بحرا لا یدرك قعره



آن گاه خدای متعال قرآن را به صورت نوری كه چراغ هایش هرگز خاموش نمی شود و مانند خورشید فروزنده ای كه هیچ گاه از فروزش نمی افتد و مثل دریایی كه به قعر آن رسیدن برای هیچ كس میسر نیست بر پیامبرش نازل فرمود.

حضرت علی علیه السلام در این خطبه در وصف قرآن ابتدا با سه تشبیه بسیار زیبا می خواهند قلوب مسلمانان را با عظمت قرآن آشنا كنند و توجه آنها را به این سرمایه عظیم الهی كه در دسترس آنها قرار گرفته است بیش از پیش جلب نماید.

ابتدا حضرت قرآن را به نور وصف می كنند و می فرمایند:



انزل علیه الكتاب نورا لا تطفا مصابیحه؛ خداوند قرآن را، در حالی كه نوری است، بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل فرمود؛ لكن این نور با سایر نورها متفاوت است. این حقیقت (( قرآن كریم)) نوری است كه نورافكن های آن هرگز به خاموشی نمی گراید و هرگز از تابش نمی افتد. از باب تشبیه معقول به محسوس قرآن مانند آن منبع عظیم انرژی برقی است كه در شب ظلمانی از طریق شبكه برق رسانی به وسیله نورافكن های قوی، جاده هایی را كه به مقصد منتهی می شود، روشن كرده است و با نصب چراغ های راهنما بر سر دو راهی ها و چند راهی ها مسیری را كه به هدف منتهی می شود از دیگر مسیرها كه به بیراهه و سقوط در دره های هولناك می انجامد برای كسانی كه می خواهند به سلامت به مقصد برسند روشن می كند. قرآن نیز در جامعه دینی و اسلامی و در زندگی جویندگان سعادت و رستگاری چنین نقشی ایفا می كند، با این تفاوت كه چراغ هایی كه از این منبع نور تغذیه می نمایند و مسیر سعادت را روشن می كنند هرگز خاموش نمی شوند در نتیجه راه حق، پیوسته مستقیم و روشن است و قرآن كریم و نورافكن های فروزان آن مدام پیروان قرآن را هشدار می دهند كه مواظب باشید از مسیر حق منحرف نشوید.



در فراز دیگری از همین خطبه می فرماید: و نورا لیس معه ظلمه؛ قرآن نوری است كه با وجود آن، تاریكی دوام نمی یابد؛ زیرا این كتاب آسمانی نورافكن هایی دارد كه از آن نور می گیرند و پیوسته راه هدایت و سعادت رإ؛

روشن می كنند.



علاوه بر این، ائمه علیهم السلام كه همان مفسرین وحی الهی هستند حكم آن نور افكن ها را دارند كه معارف قرآن را برای مردم بیان و با علم خدادادی، مسلمانان را با حقیقت قرآن آشنا می كنند.



مصابیح و آیینه های قرآنی



همان طور كه می دانیم طبق حدیث ثقلین، قرآن و عترت این دو ودیعه الهی در مسیر هدایت موحدین، مكمل یكدیگرند كه با تمسك به یكی و رها كردن دیگری هدف از نزول قرآن كه همان هدایت انسان هاست تحقق نمی یابد. ائمه علیهم السلام چراغ هایی هستند كه از این منبع الهی نور می گیرند و مسیر زندگی انسان های طالب سعادت را روشن می كنند و علوم قرآن و حقیقت آن نزد آنهاست. آن ذوات مقدسه هستند كه می توانند متشابهات را به محكمات برگردانند و راه را از بیراهه تشخیص دهند و مردم را به راه سعادت و كمال راهنمایی كنند. مردم نیز می باید معارف قرآن را تنها از آنها بگیرند و به كار بندند.

حكمت الهی چنین اقتضا می كند و سنت خداوند بر این قرار گرفته است كه مردم از طریق اهل بیت علیهم السلام با معارف قرآن آشنا شوند و با به كار بستن آنها در تأمین سعادت دنیوی و اخروی خود بكوشند. لذا برای تحقق این منظور، خدای متعال با نصب امامت مستمر، راه استفاده از معارف قرآن را برای طالبین سعادت هم چنان باز نگه داشته است. هر چند معاندان و دنیا پرستان در طول تاریخ در صدد برآمده اند تا مردم را از نور هدایت الهی كه در مكتب اهل بیت علیهم السلام تجسم می یابد خاموش كنند؛ لكن قرآن می فرماید هرگز بدین كار موفق نخواهند شد:



یریدون لیطفئوا نور الله بافواههم و الله متم نوره و لو كره الكافرون .-1- صف، 8. ی



از این جهت حضرت علی علیه السلام قرآن را به چراغی كه هرگز از فروزش آن كاسته نمی شود و به خاموشی نمی گراید تشبیه می كنند.

معارف قرآن چنان عمیق و گسترده است كه هر قدر آشنایان به علوم اهل بیت در باب آن بیندیشند در هر گامی به معرفت و نكته ای تازه دست می یابند و از آن جا كه این كتاب آسمانی نسخه ای از علم الهی است هر قدر تشنگان حقیقت از آب زلال حقیقت آن بنوشند نه تنها سیراب نمی شوند كه تشنه تر می گردند. از همین روست كه می بینیم اولیای خدا و عارفان به حقیقت قرآن سعی می كنند با تلاوت آیات الهی در نماز و تدبر در آنها، روح خود را تلطیف نمایند و بیش از پیش خویش را در معرض الهامات خداوندی و بارش معارف بی پایان الهی قرار دهند. قرآن خورشید فروزنده ای است كه معارف آن پایان ناپذیر و فروزندگی آن ابدی است؛ زیرا این كتاب آسمانی مانند دریای عمیقی است كه رسیدن به قعر و ژرفای آن جز برای پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام كه به (( علم الكتاب)) آگاه هستند و هر كس و هر جامعه ای بخواهد با قرآن و كلام الهی آشنا شود و زندگی فردی و اجتماعی خود را بر اساس رهنمودهای این كتاب آسمانی سامان دهد راهی جز تمسك به قرآن بر اساس تفسیر و تبیین پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام و الگو قرار دادن سیره و روش آنها ندارد. برای تایید این مطلب تنها به بخش هایی از دو روایت اشاره می كنیم.

امام صادق علیه السلام می فرمایند:



و نحن قنادیل النبوه و مصابیح الرساله و نحن نور الانوار و كلمه الجبار رایه الحق التی من تبعها نجی و من تاخر عنها هوی و نحن مصابیح المشكاه التی فیها نور النور؛ - بحار: ج 26، ص 259. ی



قندیل ها و ظروف نبوت و چراغ های رسالت ماییم؛ یعنی مردم می باید با راهنمایی ائمه علیه السلام به مقصد نبوت و رسالت كه همان هدایت به سوی حق است رهنمون شوند. نور همه نورها از ماست. حاكمیت خدا از طریق ولایت ما تحقق پیدا می كند. ما هستیم آن پرچم حقی كه هر كس از آن پیروی كند نجات پیدا می كند و هر كس از آن دور بماند سقوط می كند و آن چراغ و مشكلاتی كه روشنایی و نور در آن قرار دارد ماییم.

شبیه این بیان از امام سجاد علیه السلام نیز نقل شده است؛ حضرتش می فرمایند:



ان مثلنا فی كتاب الله كمثل المشكاه و المشكاه فی القندیل فنحن المشكاه فیها مصباح و المصباح محمد علیه السلام المصباح فی زجاجه نحن الزجاجه كانها كوكب دری توقد من شجره مباركه زیتونه معروفه لا شرقیه و لا غربیه لا منكره و لا دعیه یكاد زیتها یضی ء و لو لم تمسسه نار نور القرآن علی نور یهدی الله لنوره من یشاء و یضرب الله الامثال للناس و الله بكل شی ء علیم بان یهدی من احب الی ولایتنا. - بحار: ج 23، ص 314. ی



حضرت در این بیان، آیه 35 سوره نور را به پیامبر علیه السلام و اهل بیت و ائمه معصومین علیه السلام تفسیر كرده اند. حضرتش می فرمایند مثل ما اهل بیت در قرآن مثل منبعی است كه از طریق آن، نور هدایت الهی، راه را بر بندگان روشن می كند. ما اهل بیت حكم آن آبگینه شفافی را داریم كه نور مصباح و چراغ هدایت را، كه همان نور نبوت است، به بندگان منعكس می كنیم. این نور از شجره مباركه ای از نور الهی، كه پرتو آن گسترده و غیر قابل انكار است، سرچشمه می گیرد. این حقیقت نه شرقی نه غربی است نه ناشناخته و نه وانهاده است.

امام سجاد علیه السلام می فرمایند حقیقت پیامبر و اهل بیت مكرمش حكم چراغ بسیار شفافی را دارند كه بدون نیاز به شعله ای، نور می دهد. نور قرآن مبتنی بر آن نوری است كه خدا هر كس را بخواهد هدایت كند او را بدان نور ((ولایت اهل بیت علیه السلام)) هدایت می كند.